اولین شب آن دیوانه
- جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۰۷ ب.ظ
این میتواند شروع هذیان های ذهن یک دیوانه باشد...یا شاید پایان دربه در گشتن ها برای یک صفحهی سفید که گنجایش لااقل کمی از حرف هایش را داشته باشد...
به هر حال آغاز باشد یا پایان وصلش کردهام به تو...مثل همیشهی خودم که مدام میدوم سمت تو...حالا تو هم مثل همیشهی خودت باش، انگار نه انگار...
اینجا تازه شروع شب است...شروع حرف های ناتمام...
-نیمهیپنهانماه
-فقطبهسفارش"تو"مینویسم
- ۹۸/۰۴/۲۸
بنویس.....هر چه که هست و نیست رو بنویس